۲۸۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۵ - خنده جام و گریه شمشیر

اگر بخندد در دست من قدح نه عجب
که بس گریست فراوان به دست من شمشیر

همه به آهو ماند ز تو جز انگشتان
که لعل گشتست از عکس من چو پنجه شیر

چو دست حنا بسته ست دست ار زنگین
از آن نداری در دست خویش ساغر زیر

اگر چه هستم تشنه بی می من از کف تو
نمی ستانم کز روی تو نگردم سیر

از آنکه دست تو بر جای جرعه گیرد جام
به حرص در کشم آن جرعه ای که ماند زیر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴ - مدح
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶ - ثناگری
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.