هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناامیدی و بی‌عدالتی در جهان سخن می‌گوید. او احساس می‌کند که ارزش‌های واقعی مانند عقل و تمیز جای خود را به مادیات داده‌اند و دنیا به سمت پوچی پیش می‌رود. شاعر از این وضعیت ناراضی است اما در عین حال تسلیم شده و می‌پذیرد که باید با شرایط کنار آمد.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، نگاه انتقادی و ناامیدانه شاعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۷۰ - حسب الحال

منم امروز بسته در سمجی
چشم بر دوخته چو مار گریز

هست پیراهنی و شلواری
نیست بر هر دو نیفه و تیریز

بر جهان دارم و روا دارم
گر بپیمائیم به کون قفیز

راضیم گر مرا به هر دینار
بدهد روزگار نیم پشیز

ابلهی کن برو که بره فروش
بره نفروشدت به عقل و تمیز

چیز باید که کار در عالم
حیز دارد که خاک بر سر حیز

تن بده قلب را که در گیتی
زر همه روی گشت و از ارزیز

آنچه یابی به شکر باش به شکر
وانچه داری عزیز دار عزیز

کانچه کم شد چنان نیابی بیش
وانچه گم شد چنان نیابی نیز
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۹ - ستایش و تشجیع خویش
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱ - مرثیه عطای یعقوب
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.