۲۶۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۴۰ - شکران

مهترا از بزرگی آن کردی
که در آفاق داستان کردی

شب من بر فروختی چون روز
روز بر من چو بوستان کردی

رتبت قدر من به دولت خویش
برتر از چرخ فرقدان کردی

هر زیانم که بود کردی سود
سود بدخواه من زیان کردی

خدمتی نیست مر مرا بر تو
آنچه از تو سزد تو آن کردی

کلک بر داشتی و بر دفتر
مشکل کار من بیان کردی

به روان امر خود به یک ساعت
هر دو او را ز من روان کردی

ذکر مستقبلم نبشتی و نیز
ذکر ماضی من نشان کردی

خوب سعی و نکو بضاعت خویش
همه در باب من عیان کردی

بر من ای سر به سر همه احسان
بار احسان خود گران کردی

دایم از عمر شادمان بادی
که مرا زود شادمان کردی

جاودان باد دولت تو که تو
نام نیکوت جاودان کردی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۹ - در مدح سیف الدوله محمود
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۱ - ای شعر محمد خطیبی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.