هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و ستایشآمیز است که در آن شاعر با زبانی غنایی و پراحساس، معشوق را به شکوه و زیبایی بینظیر توصیف میکند. او معشوق را چنان بلندمرتبه میداند که حتی پادشاهان نیز در برابر او سر فرود میآورند. شاعر با تصاویر زیبا و اغراقآمیز، عشق خود را به معشوق بیان میکند و معتقد است که حضور معشوق میتواند تاریکیها را به روشنی تبدیل کند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و استفاده از صنایع ادبی پیچیده است که درک آن برای مخاطبان کمسال دشوار است. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم به کار رفته در شعر ممکن است برای کودکان نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۱۴۵
جای آنست که شاهان ز تو شرمنده شوند
سلطنت را بگذارند و ترا بنده شوند
گر بخاک قدمت سجده میسر گرد
سر فرازان جهان جمله سر افگنده شوند
بر سر خاک شهیدان اگر افتد گذرت
کشته و مرده، همه از قدمت زنده شوند
جمع خوبان همه چون کوکب و خورشید تویی
تو برون آی، که این جمله پراگنده شوند
هیچ ذوقی به ازین نیست که: از غایت شوق
چشم من گرید و لبهای تو در خنده شوند
گر تو آن طلعت فرخ بنمایی روزی
تیره روزان همه با طالع فرخنده شوند
اگر اینست، هلالی، شرف پایه عشق
همه کس طالب این دولت پاینده شوند
سلطنت را بگذارند و ترا بنده شوند
گر بخاک قدمت سجده میسر گرد
سر فرازان جهان جمله سر افگنده شوند
بر سر خاک شهیدان اگر افتد گذرت
کشته و مرده، همه از قدمت زنده شوند
جمع خوبان همه چون کوکب و خورشید تویی
تو برون آی، که این جمله پراگنده شوند
هیچ ذوقی به ازین نیست که: از غایت شوق
چشم من گرید و لبهای تو در خنده شوند
گر تو آن طلعت فرخ بنمایی روزی
تیره روزان همه با طالع فرخنده شوند
اگر اینست، هلالی، شرف پایه عشق
همه کس طالب این دولت پاینده شوند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.