هوش مصنوعی:
شاعر در این غزل از عشق و اشتیاق خود به معشوق سخن میگوید و از ترس رقیب و نگاه دیگران، ابراز احساساتش را محدود میکند. او آرزوی وصال معشوق را دارد و میخواهد بدون ترس به او نگاه کند. شاعر از دلباختگی و جنون عشق خود میگوید و تمایل دارد تمام وجودش را فدای معشوق کند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند «کبابی سازم و پیش سگ کوی تو اندازم» ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.
غزل شمارهٔ ۲۴۳
پس از عمری، که خود را بر سر کوی تو اندازم
ز بیم غیر، نتوانم نظر سوی تو اندازم
پس از چندی که ناگه دولت وصل اتفاق افتد
چه باشد گر توانم دیده بر روی تو اندازم؟
نبینم ماه نو را در خم طاق فلک هرگز
اگر روزی نظر بر طاق ابروی تو اندازم
تو می آیی و من از شوق می خواهم که: هر ساعت
سر خود را بپای سرو دلجوی تو اندازم
رقیب سنگدل زین سان که جا کرده بپهلویت
من بیدل چسان خود را بپهلوی تو اندازم؟
دلی کز دست من شد، آه! اگر روزی بدست آید
کبابی سازم و پیش سگ کوی تو اندازم
هلالی را دل دیوانه در قید جنون اولی
اجازت ده که: بازش در خم موی تو اندازم
ز بیم غیر، نتوانم نظر سوی تو اندازم
پس از چندی که ناگه دولت وصل اتفاق افتد
چه باشد گر توانم دیده بر روی تو اندازم؟
نبینم ماه نو را در خم طاق فلک هرگز
اگر روزی نظر بر طاق ابروی تو اندازم
تو می آیی و من از شوق می خواهم که: هر ساعت
سر خود را بپای سرو دلجوی تو اندازم
رقیب سنگدل زین سان که جا کرده بپهلویت
من بیدل چسان خود را بپهلوی تو اندازم؟
دلی کز دست من شد، آه! اگر روزی بدست آید
کبابی سازم و پیش سگ کوی تو اندازم
هلالی را دل دیوانه در قید جنون اولی
اجازت ده که: بازش در خم موی تو اندازم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.