۲۹۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹۷

گر از خیال مرا با تو دوش صورت بست
که در مقام وفا با منت نفاقی هست

شنیده باشی و دانی که در مثل گویند
حدیث مست نگیرند عاقلان بر دست

در این که ترک ادب کردم اشتباهی نیست
ولی درست شود شیشه باز چون بشکست

هزار بندگی ات کرده ام به یک تقصیر
ز دوستان وفادار باز نتوان جست

ز وصل و هجر بر ابنای روزگار به فخر
ز اتفاق شما کرده ام غلو پیوست

چنان مکن که زبان در کشند دشمن و دوست
که جوش و بوش نزاری به عاقبت بنشست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.