هوش مصنوعی: این متن درباره درد و رنج ناشی از فراق یار عزیز و سختی‌های عشق ناکام است. شاعر از بی‌قراری دل، اشتیاق فراوان، و تاریکی غربت می‌گوید و بیان می‌کند که حتی وعده‌های قیامت نیز در برابر فراق یار سخت و دشوار است.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۲۲۰

فراق یار گرامی عجیب دشوارست
علی الخصوص کسی را که دل گرفتارست

چه اختیار بماند به دست مجنون را
که حسن لیلی بس شاهدی دل آزارست

قیامتی که بدان وعده میدهند الحق
فراق یار عزیزست و سخت دشوار است

در انتظار ملاقات دوستان به خیال
صبور بودن و قانع شدن بناچارست

دمی زآب سرم سوز دل نشد ساکن
از آنکه نایره ی اشتیاق بسیارست

بناز خفته چه داند میان نخّ و نسیج
که چشم من همه شب تا بروز بیدارست

بحبس ظلمت غربت چنان گرفتارم
که روز روشن بچشم من شب تارست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.