هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر درد و رنج عاشقی است که از هجران و بیتوجهی معشوق خود رنج میبرد. شاعر با اشاره به صبر ایوب و فراق یعقوب، عمق غم و اندوه خود را نشان میدهد. او از جور و ستم معشوق شکایت میکند و میگوید که هیچکس در راه عشق مانند او پای ننهاده است. شعر پر از استعاره و تشبیهات زیبا است که احساسات عمیق شاعر را منتقل میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آن به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و اشارات تاریخی و مذهبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۴۴۸
وه چه غم بود که بختم به تو منسوب نکرد
صبر از این بیش که من می کنم ایوب نکرد
این ملامت که من از هجر تو با خود کردم
در فراق پسر گم شده یعقوب نکرد
قلم از جور تو بر حرفِ غمی ننهادم
کِم خیال تو سیه روی چو مکتوب نکرد
ساغری می که به من داد به یاد لب تو
که ز بس گریه کنارم می مقلوب نکرد
آخر ای دیده حجاب از من مسکین چه کنی
در مثل خوب نگویند که نا خوب نکرد
روی من آینه از آهن چینی پندار
روی زیبا کسی از آینه محجوب نکرد
با که گویم که رقیب آنکه مرا دشمن بود
کرد بر درد دلم رحمت و محبوب نکرد
من بدین واقعه خاصم ، نه که کس در رهِ عشق
پای ننهاد که سر در سر مطلوب نکرد
سر ز بیداد نزاری چه کشی تن در دِه
کو دلی کز ستم عشق لگد کوب نکرد
صبر از این بیش که من می کنم ایوب نکرد
این ملامت که من از هجر تو با خود کردم
در فراق پسر گم شده یعقوب نکرد
قلم از جور تو بر حرفِ غمی ننهادم
کِم خیال تو سیه روی چو مکتوب نکرد
ساغری می که به من داد به یاد لب تو
که ز بس گریه کنارم می مقلوب نکرد
آخر ای دیده حجاب از من مسکین چه کنی
در مثل خوب نگویند که نا خوب نکرد
روی من آینه از آهن چینی پندار
روی زیبا کسی از آینه محجوب نکرد
با که گویم که رقیب آنکه مرا دشمن بود
کرد بر درد دلم رحمت و محبوب نکرد
من بدین واقعه خاصم ، نه که کس در رهِ عشق
پای ننهاد که سر در سر مطلوب نکرد
سر ز بیداد نزاری چه کشی تن در دِه
کو دلی کز ستم عشق لگد کوب نکرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.