هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر دربارهٔ چشم و اشک‌هایش است. او از جاری شدن اشک‌ها، سوختن سینه از آه، پوشیده شدن راه دید به دلیل اشک‌ها، و تشبیه چشم به دریا و ستارگان سخن می‌گوید. همچنین، شاعر به زیبایی چشم و تأثیر آن بر دیگران اشاره می‌کند و در پایان، از رقیب و نگاه‌هایش می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات عاشقانه و احساسی ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.

شمارهٔ ۸۷۳

چو باز کرد سر درج پرگهر چشمم
هزار چشمه روان میشود ز هر چشمم

ز تفّ سینه بسوزد دم صبا نفسم
ز ابر دیده بپوشد ره نظر چشمم

ز بس ستاره که شب در کنار می ریزد
گمان برم که سپهر آمده ست در چشمم

شود چو بحر کنارم ز گریه مالامال
چنان که موج زند آب دیده بر چشمم

زهاب دیده ز یک چشم می رود بیرون
زلال مشربه ی جان از آن دگر چشمم

حیات مردمک دیده را چو ضعفی داشت
غذاش کرد ز پالوده ی جگر چشمم

کند به تیر مژه دفع خواب هر ساعت
به خیره بر سر آب افکند سپر چشمم

حیا نمی کند از روی خلق و معذور است
چنین که خیره شده ست از جمال خور چشمم

مرصعّات مگر زاده ی دو چشم من است
از آن همیشه بمانده ست در گهر چشمم

رقیب گفت نزاری سرت نمی باید
نظر به روی نکو می کند مگر چشمم؟

نظر ز غمزه ی ترکانه برنخواهم داشت
اگر کنند به گزلک ز سر به در چشمم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.