هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دوستی سخن می‌گوید و بیان می‌کند که با وجود دشمنی‌ها، عشق و دوستی را در دل خود حفظ کرده است. او از درد عاشقان می‌گوید و اشاره می‌کند که وصف این درد ممکن نیست. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند صبر، ایمان و پاکی اشاره دارد و از تمثیل‌های مختلف مانند آتش و آب برای بیان مقاصد خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از تمثیل‌ها و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۹۱۱

با تو دارم هرچه دارم از جدید و از قدیم
باز از کونین نه امید می دارم نه بیم

چون زبهرِ دوستیِ با من دشمن اند
دشمنان خویشتن را دوست میدارم عظیم

آی دل آشفته گر به مقصد رهبری
پای مجروح است و سَیرت بر صراط مستقیم

تو مس آلوده ای و عشق کوره امتحان
کی شود پاکیزه تا در بوته نگدازند سیم

نیست ممکن وصف درد عاشقان کردن که هست
مادر دوران مگر از جنس این دولت عقیم

گر درونت نیست راه از خود برون نا آمده
تا که علت نگذرد صحت نمییابد سقیم

تا نباشی بت پرست ای یار یاری دوست دار
در فروغِ طلعتش خاصیت دست کلیم

گر بمیری هر نفس در آرزوی روی او
بازت از سر زنده گرداند به انفاس نسیم

مرد این معنی نزاری نیست دعوی مکن
پای چندانی فرو میکن که حد دارد گلیم

آتش و آب و خلیل و خضر تمثیلند و تو
قابل آب بهشتی منکر نار جهیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.