هوش مصنوعی: این متن به بیان تجربه‌های عرفانی و معنوی شاعر می‌پردازد که شامل رسیدن به حالات روحانی، مستی معنوی، و جدایی از تعلقات دنیوی است. شاعر از دیدار با حور و رسیدن به فردوس سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که از هرچه حلال و حرام است بریده است. او همچنین به دیوانگی عاشقانه و رهایی از خود اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و معنوی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به مستی و دیوانگی نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارد.

شمارهٔ ۹۱۲

ما نیز قیامت که بگفتند بدیدیم
با حور نشستیم و به فردوس رسیدیم

زان می که حلال است چنان مست ببودیم
کز هرچه حلال است و حرام است بریدیم

مستان الستیم ولی نفی گمان را
با خلق نمودیم که بی خود زنبیدیم

آب خضر اینجاست که ماییم ولی چشم
باریک نظر بود سر چشمه ندیدم

اول به دم اهل علو غره نبودیم
صوری به جهان در زسر جهل دمیدیم

دیگر به ورع جامه ی طامات ندوزیم
یک رنگ ببودیم و دوتایی بدریدیم

تو خود منه ای خواجه که ما هم چو گروهه
با آخر سررشته ی خود باز دویدیم

آن بار کژی بود که بی فایده عمری
از عقل به تنبیه و ستم می طلبیدیم

دیوانه ببودیم نزاری و محال است
امید به هشیاری آن می که چشیدیم

گر فایده ی دیگرت از عشق نباشد
آخر نه بدین واسطه از خود برهیدیم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.