۲۶۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۱ - وله ایضا

به خدمت آمدم دی بامدادان
نبودی در وثاق مرده ریگت

گذارم بر طریق مطبخ افتاد
بدیدم لوت و پوت همچو ریگت

بخار جوع کلبی از چهل گام
به مغز من همی آمد ز دیگت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰ - وله ایضا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.