هوش مصنوعی: این شعر از سختی‌های زمستان سخت و ویرانگر می‌گوید که باعث پریشانی مردم شده است. بارش برف و باران و بادهای سرد، خانه‌ها را ویران کرده و زندگی را دشوار ساخته است. شاعر از کمک‌های گذشته‌ای یاد می‌کند که در این شرایط سخت به او یاری رسانده‌اند، اما امسال آن حمایت‌ها کاهش یافته است. او با وجود تمام مشکلات، از سرنوشت خود شکایت نمی‌کند و تنها التماسی کوچک دارد که این سرما و سختی‌ها به خاطر چیزی بوده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق اجتماعی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیده‌ی ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۱۰ - وله ایضا

اینت سردی که این زمستان کرد
که همه کاره ما پریشان کرد

تاختن کرد لشکر بهمن
خانه بر خلق همچو زندان کرد

آب را تخته بند کرد به جوی
شاخ را از لباس عریان کرد

باد سرد از بخارهای نفس
چاه یخدان چه ز نخدان کرد

لشکر غز نکرد در کرمان
آنچه امسال برف و باران کرد

خانه ها خود نبود آبادان
باد و باران تمام ویران کرد

پارهم برف بود و باران لیک
نعمت خواجه کارم آسان کرد

جبّه فرمود و پوستین بخشید
گندمم داد و نان در انبان کرد

عمل و زرّ و غلّه و تشریف
نه زیک نوع لطف و احسان کرد

لیک امسال آن عنایتها
در حق من عظیم نقصان کرد

رسمهای هزار ساله که بود
همه یکباره روی پنهان کرد

پشت گرمیّ من نداد ار چه
هر کسم پوستین فراوان کرد

آن همه رفت، اعتراضی نیست
گر به حق کرد و گر به بهتان کرد

ماند اینجا یک التماس حقیر
کین همه سردی از پی آن کرد

گر چه خود قطع رسم تتماجست
رسم تتماج قطع نتوان کرد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۹ - ایضاً له
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۱ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.