هوش مصنوعی: این شعر به ستایش و توصیف مقام والای یک شخصیت بزرگ (احتمالاً معشوق یا حاکم) می‌پردازد که مانند خورشید، دریا و کوه، عظمت و قدرت بی‌همتایی دارد. شاعر خود را خادم و بنده‌ای وفادار معرفی می‌کند که تنها به عشق و خدمت به این شخصیت می‌اندیشد و از دنیای مادی دوری می‌جوید. همچنین، شعر حاوی مضامینی مانند عشق، وفاداری، ستایش، و گاهی ناامیدی و انتظار است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی از اشارات مانند 'خونابۀ جگر' و 'سیه چاه گونۀ دلگیر' ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۵۰ - ایضا له

ای که خورشید بی رضای تو سر
از گریبان صبح بر نکند

جز بعون بنان تو دریا
دامن ابر پر گهر نکند

کوه دستی که زیر سنگ ز تست
با وقار تو در کمر نکند

خادم ارچه ز اعتماد کرم
که گهی لفظ پاکتر نکند

دست راد ترا ز گستاخی
بحر خواند وزان حذر نکند

پیش لطفت ادب نگهدارد
سخن طوطی و شکر نکند

گر تو او را غلام خود خوانی
با همه خواجه سر بسر نکند

نظر همّت تو بس عالیست
زان بکارش درون نظر نکند

نیک دانی که خادم داعی
خدمت تو ز بهر زر نکند

لیک معذور نیست نزد خرد
که ز حال خودت خبر نکند

گرچه از غایت غوایت جهل
کرد کاری که هیچ خبر نکند

سفری کرد ناگهان و کسی
ارتکاب چنین خطر نکند

روزگارش همی کند تادیب
تا چنین کارها دگر نکند

تا در این شهر آمدست رهی
جز ثنایت همی ز بر نکند

رفت ماهی و هیچکس سوی او
التفاتی بخیر و شر نکند

وجه ترتیب قوت خود هر شب
جز ز خونابۀ جگر نکند

خانه یی دارد آنچنان که درو
هیچ دیوانه یی مقر نکند

زین سیه چاه گونۀ دلگیر
کافتاب از برش گذر نکند

خاکش از مدبری بدان رتبت
کش صبا نیز پی سپر نکند

من نشسته به انتظار که وای
اگرم خواجه بهره ور نکند

گاه گویم فراموشم کردست
گاه گویم که نی ، مگر نکند

گاه خود را همی دهم عشوه
کو عطاهای مختصر نکند

حرص می گویدم کند لابد
عقل می گویدم وگر نکند

روز و شب خاطرم در این سوداست
که دمی از خودش بدر نکند

تو خود از کارمن چنان فارغ
کین سخن در تو هیچ اثر نکند

غم اهل هنر تو خورکاینجا
کس همی یاد از هنر نکند

بحر جود ترا چه عذر بود؟
که لبی خشک گشته تر نکند

لایق او بساز ترتیبی
کو قناعت به ماحضر نکند

یا بفرمای توشۀ راهش
آنچنان کش از آن گذر نکند

یاش سوگند ده که تا پس از این
بر بدیهه چنین سفر نکند
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۳۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۹ - ایضا له
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۱ - وله ایضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.