هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از نابرابری و بیعدالتی در زندگی شکایت میکند و از خداوند میپرسد که چرا با وجود بخشندگیاش، او در رنج و محرومیت به سر میبرد. او به مقایسه وضعیت خود با دیگران میپردازد و از این که با وجود خدمت و وفاداری، پاداشی دریافت نکرده است، ابراز نارضایتی میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، زبان شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار باشد.
شمارهٔ ۲۸۰ - وله ایضاً
ای ز تو کار همه کس بر مراد
تا کی آخر کار ما باشد چنین ؟
خود روا داری تو از روی کرم
کین دعا گو بی نوا باشد چنین
من نگویم هیچ و تو باشی خموش
کار ما پس دایما باشد چنین
چون نباشد روی دخلی وانگهم
خرج خلقی در قفا باشد چنین
پس گدایی کردنم لازم شود
از تو پرسم سرورا باشد چنین؟
هم تو اهل جود و هم من اهل فضل
پس میان ما چرا باشد چنین ؟
نان من بروام و خدمت بر دوام
رسم و آیین کجا باشد چنین؟
من چنین محروم و هر بی حاصلی
از تو در نعمت ، سزا باشد چنین ؟
چون جز از تو کس نخواهد کر دراست
کار من، گر سالها باشد چنین
گر ازین بهتر همی باید بکن
ورچنین نیکست تا باشد چنین
با چو تو مخدوم حال چون منی
هم تو فتوی ده روا باشد چنین؟
تا کی آخر کار ما باشد چنین ؟
خود روا داری تو از روی کرم
کین دعا گو بی نوا باشد چنین
من نگویم هیچ و تو باشی خموش
کار ما پس دایما باشد چنین
چون نباشد روی دخلی وانگهم
خرج خلقی در قفا باشد چنین
پس گدایی کردنم لازم شود
از تو پرسم سرورا باشد چنین؟
هم تو اهل جود و هم من اهل فضل
پس میان ما چرا باشد چنین ؟
نان من بروام و خدمت بر دوام
رسم و آیین کجا باشد چنین؟
من چنین محروم و هر بی حاصلی
از تو در نعمت ، سزا باشد چنین ؟
چون جز از تو کس نخواهد کر دراست
کار من، گر سالها باشد چنین
گر ازین بهتر همی باید بکن
ورچنین نیکست تا باشد چنین
با چو تو مخدوم حال چون منی
هم تو فتوی ده روا باشد چنین؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۹ - و له ایضاً
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۱ - و له ایضاً
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.