هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حزین لاهیجی، بیانگر درد فراق، اشتیاق به معشوق و امید به وصال است. شاعر از جفاهای معشوق، بوی خوش او، دعای شاخه‌های گل، نام خوش معشوق بر زبان و امید به رحمت او سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژگان و ترکیبات به کار رفته نیاز به دانش ادبی بیشتری دارند.

شمارهٔ ۱۰

از رفتن دل نیست خبر اهل وفا را
آن کس که تو را دید نداند سر و پا را

اول غم عشق این همه دشوار نبودهست
دوران تو نو ساخته آیین جفا را

تا باد صبا بوی تورا درچمن آرد
بر داشته هر شاخ گلی دست دعا را

باشد همه شب نام خوشت ورد زبانم
اصبحتُ علی ٰ ذکرک سرّاً و جهارا

گیرم که شکیبد دل ما، رحم تو چون شد؟
بردار نقاب از رخ و بنمای لقا را

ساقی کف فیاض تو امساک نداند
مگذر ز من تشنه جگر، گرم خدا را

درکوی تو دیگر به سرافرازی ما کیست؟
گر عشق کند خاک به راهت سر ما را

از زهر عتاب تو دلم چشمهٔ نوش است
دادی به شکر غوطه، لب بوسه ربا را

غمّازی راز دل عشاق نکو نیست
زنهار، درین طرّه مده راه، صبا را

عمری ست حزین را کف امّید فراز است
امّید که محروم نسازند گدا را
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.