هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، احساسات عمیق خود را نسبت به معشوق بیان می‌کند. او از زیبایی‌های معشوق مانند مژگان دراز، خال و زلفش سخن می‌گوید و عشق خود را به صورت فسون و بازی توصیف می‌کند. شاعر از سجده بر محراب ابروی معشوق، پروانه‌های سوزان و گدازنده، و خاک نیازش سخن می‌گوید و عشق خود را به کوی معشوق مرتبط می‌داند. در نهایت، شاعر از هوس بافتن تارهای جان به موهای معشوق و تحسین ناکام خود می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم به کار رفته نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارند.

شمارهٔ ۸۸

به سر گسترده دارد ظلّ عالی، خیل نازش را
مخلّد باد یا رب سایه، مژگان درازش را

فسون عاشقیّ ماست با خال و خم زلفش
که بازی می تواند برد، مار مهره بازش را؟

قبول سجده را لازم بود، محراب ابرویی
به کیش من قضا باید کند زاهد نمازش را

هنوز آن شمع بی پروا، نبودش محفل افروزی
که از دل داشتم پروانهٔ سوز و گدازش را

برد عشّاق را فریاد من تا کعبهٔ کویش
حدی شد ناله ام، صحرا نوردان حجازش را

من و نقش قدم، درکوی او زادیم، هم طالع
سرا پا یک جبین سجده ام، خاک نیازش را

به دلتنگی خوشم کز پرده بر ناید غم عشقش
چو بو، در پرده پنهان کرده ام از رشک، رازش را

مرصع کار، از لخت دل شورنده سر دارم
شکن های پریشان طرّهٔ سنبل طرازش را

ندارم شکوه در راه محبّت از سر خاری
به پای بی خبر طی کرده ام شیب و فرازش را

هوس دارد که سازد تار جان پیوند هر مویش
اگر محمود می برّد سر زلف ایازش را

حزین از ناله خامش گشت و تحسینی نفرمودی
به این جادودمی ها، خامه افسانه سازش را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.