۱۷۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۸

دل گواه است که در پرده دلارایی هست
هستی قطره دلیل است که دریایی هست

گر غرورت نکشد کلفت هم صحبتیم
نگه عجز مرا عرض تمنّاّّیی هست

نبود لایق حسن این همه بی پروایی
داد دل گر نتوان داد، مدارایی هست

نم خونی به دلم مانده، خماری بشکن
از شراب کهن اینجا ته مینایی هست

حسن بی پرده، ز غمّازی عشق است حزین
شور مجنون همه جاگفته که لیلایی هست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.