هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، احساسات عمیق عاشقانه و درد فراق را بیان می‌کند. شاعر از عشق، زیبایی معشوق، وصف دل‌های مشتاق و رنج‌های عاشقی سخن می‌گوید. همچنین، مفاهیمی مانند عزلت، توبه، و ناامیدی از دنیا نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد فراق و ناامیدی نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی دارند.

شمارهٔ ۲۳۲

حیرانی من محرم آن روی چو ماه است
این دیده چراغی ست که بی دود سیاه است

رونق ده حسن است فراوانی عاشق
آرایش رخساره ی شه، گرد سپاه است

دل خانه تهی کرده ز خود، تا تو درآیی
چون حلقه ی در، دیده ی ما چشم به راه است

شاید که اثر شانه زند، زلف اجابت
تا پارهٔ دل در شکن طرهٔ آه است

تهمت به اجل بسته عبث مفتی ملت
بر محضر جانبازی ما عشق گواه است

صیاد مرا دیده ی من حلقه ی دامی ست
مژگان تماشا نگهان، مهر گیاه است

جایی که دهد پیر مغان جام صبوحی
عذریست تو را توبه، که بدتر ز گناه است

در دامن عزلت بشکن پای طلب را
غربال صفت عرصه ی گیتی همه چاه است

غم بار گشاید چو به سر وقت من آید
در ره گذرد هر که، دلم قافله گاه است

تلخی کش پیمانه ی مرد افکن عمرم
هر مو به تن خستهٔ من مار سیاه است

چون شمع دل و دیده کدام است حزین را
چشم و دل عاشق همه اشک و همه آه است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.