هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حزین لاهیجی، بیانگر درد عشق، انتظار و اشتیاق به معشوق است. شاعر از رنجهای عشق، گدازش شرم، وصف جمال معشوق و حالت پروانهوار خود در برابر شمع روی او سخن میگوید. همچنین، به مفاهیمی مانند تقدیر، سعادت و رنجهای عالم اشاره دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارههای به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۴۷۹
اگر دست مرا ساقی به یک رطل گران گیرد
الهی در جهان کام دل از بخت جوان گیرد
سعادتمند را باشد گوارا، سختی عالم
هما را در گلو هرگز ندیدم، استخوان گیرد
چه سان در سینه ام جا می تواند کرد، حیرانم
خدنگت را که دل از خانهء تنگ کمان گیرد؟
به پیش شمع رویت منصب پروانگی دارم
تو چون عارض برافروزی، مرا آتش به جان گیرد
کسی را هر قدر دل شهره باشد در جگر داری
سر ره چون به آن بیگانه خوی سرگران گیرد؟
گداز شرم یکسرژاله سازد نرگسستان را
نظر چون کام خاطر، زان جبین خوی فشان گیرد
حزین از پای ننشینم به راه انتظار او
چو مجنون بر سر شوریده گر مرغ آشیان گیرد
الهی در جهان کام دل از بخت جوان گیرد
سعادتمند را باشد گوارا، سختی عالم
هما را در گلو هرگز ندیدم، استخوان گیرد
چه سان در سینه ام جا می تواند کرد، حیرانم
خدنگت را که دل از خانهء تنگ کمان گیرد؟
به پیش شمع رویت منصب پروانگی دارم
تو چون عارض برافروزی، مرا آتش به جان گیرد
کسی را هر قدر دل شهره باشد در جگر داری
سر ره چون به آن بیگانه خوی سرگران گیرد؟
گداز شرم یکسرژاله سازد نرگسستان را
نظر چون کام خاطر، زان جبین خوی فشان گیرد
حزین از پای ننشینم به راه انتظار او
چو مجنون بر سر شوریده گر مرغ آشیان گیرد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.