۱۰۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۴۸

نیم صورت پرست، اینجا تماشای دگر دارم
درین آیینه ها آیینه سیمای دگر دارم

نمی گیردکمند الفتم وحشی غزالان را
که مجنونم ولی دامان صحرای دگر دارم

تو درآغوش سرو ای قمری کوته نظر بنشین
که طوق بندگی از سرو بالای دگر دارم

نیم پروانه تا از شمع گردد دیدهام روشن
نهان در پردهٔ دل محفل آرای دگر دارم

حرامم باد احرام ره فقر و فنا بستن
بجز ترک تمنا گر تمنای دگر دارم

نگیرد صورتی، احوالم از روی دل خوبان
من این حیرانی از آیینه سیمای دگر دارم

حزین چون موج از دستم عنان آستین رفته
که در هر دیده از خوناب، دپای دگر دارم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.