هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از درد عشق، هجران، و آرزوی وصال معشوق سخن میگوید. او از بیقراری دل، وفاداری به پیمان عشق، و زیباییهای طبیعت به عنوان نمادهایی از عشق استفاده میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به درد و رنج عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۲۸
مگر قدم بره عشق هشتن آسان است
سر سران جهان ریگ این بیابان است
تمتعی که بود تشنه زار آب فرات
مرا ز خنجر قاتل هزار چندان است
در بهشت گشودند یا کلاله تو
که هر طرف نگری سربسر گلستان است
طبیب درد مرا تازه کن ز قوت عشق
گرت بضعف دل خسته میل درمانست
هزار بار گرم بشکنی قنینه دل
من آنکه با تو نخواهم شکست پیمانست
صبا بطره جانان ز من نهفته بگو
تو جمع باش که احوال دل پریشانست
بحسرت تو بپایان رسید عمر دراز
هنوز بادیه هجر را نه پایان است
حدیث سایه ابر است و خوب روز هجیر
تمتعی که مرا از وصال جانان است
مرا که دیده بزلف و رخ تو نیست چه سود
که کوه و دشت سراسر گلست و ریحانست
خیال چشم تو گر مستی آورد چه عجب
که هرچه سحر بگویند از او در امکانست
سر سران جهان ریگ این بیابان است
تمتعی که بود تشنه زار آب فرات
مرا ز خنجر قاتل هزار چندان است
در بهشت گشودند یا کلاله تو
که هر طرف نگری سربسر گلستان است
طبیب درد مرا تازه کن ز قوت عشق
گرت بضعف دل خسته میل درمانست
هزار بار گرم بشکنی قنینه دل
من آنکه با تو نخواهم شکست پیمانست
صبا بطره جانان ز من نهفته بگو
تو جمع باش که احوال دل پریشانست
بحسرت تو بپایان رسید عمر دراز
هنوز بادیه هجر را نه پایان است
حدیث سایه ابر است و خوب روز هجیر
تمتعی که مرا از وصال جانان است
مرا که دیده بزلف و رخ تو نیست چه سود
که کوه و دشت سراسر گلست و ریحانست
خیال چشم تو گر مستی آورد چه عجب
که هرچه سحر بگویند از او در امکانست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.