۵۲۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۶

تا پی عربده مژگان تو پیوست بهم
شست زنجیری زلف تو ز جان دست بهم

بسر زلف تو از شانه شکستی مرساد
که شکست دل ما را نتوان بست بهم

پیش چشم تو اگر جان نسپارم چکنم
با دو صد تیر که بر جست ز یک شست بهم

تا سر و کار تو با خانۀ خمار فتاد
ای بسا توبۀ زهاد که بشکست بهم

نیرّ اندر سر راه طلب از پای فتاد
خرم آنروز که با دوست دهد دست بهم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.