هوش مصنوعی:
این متن یک مرثیهی عرفانی و عاشقانه است که با مضامین مذهبی و اساطیری آمیخته شده است. شعر به عزاداری و سوگواری برای یک شخصیت مقدس یا معشوق میپردازد و از عناصری مانند بهشت، حوریان، انبیا، و ملائک برای توصیف غم و اندوه استفاده میکند. همچنین، اشاراتی به وقایع تاریخی و مذهبی مانند کربلا دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و مذهبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات تاریخی و اساطیری نیاز به دانش پیشینه دارد.
بخش ۵
ای ز داغ تو روان خون دل از دیدۀ حور
بی تو عالم همه ماتم گده تا نفخۀ صور
خاک بیزان بسر اندر سر نعش تو بنات
اشگریزان به بر از سوک تو شعرای عبور
ز تماشای تجلای تو مدهوش کلیم
ایسرت سرّ انا الله و سنان نخلۀ طور
دیده ها گو همه دریا شو و دریا همه خون
که پس از قتل تو منسوخ شد آئین سرور
شمع انجم همه گو اشک عزاباش و بریز
بهر ماتم زده کاشانه چه ظلمات و چه نور
پای در سلسله سجاد و بسر تاج یزید
خاک عالم بسر افسر و دیهیم و قصور
دیر ترسا و سر سبط رسول مدنی
آه اگرطعنه بقرآن زند انجیل و زبور
تا جهان شد ؟؟ است که داده است نشان
میزبان خفته بکاخ اندر و مهمان بتنور
سر بی تن که شنیده است بلب آیۀ کهف
یا که دیده است بمشکوه تنور آیۀ نور
جان فدای تو که ؟؟ جانبازی تو
در طف ماریه ؟؟ بشد شور نشور
قدسیان سر بگریبان بحجاب ملکوت
حوریان دست بگیسوی پریشان ز قصور
گوش خضرا عمه بر غلغلۀ دیو و پری
سطح غیرا همه پر ولولۀ وحش وطیور
غرق دریای تحیر ز لب خشک تو نوح
دست حسرت بدل از صبر تو ایوب صبور
مرتضی با دل افروخته لاحول کنان
مصطفی با جگر سوخته حیران و حصور
کوفیان دست بتاراج حرم کرده دراز
آهوان حرم از واهمه در شیون و شور
انبیا محو تماشا و ملایک مبهوت
شمر سرشار تمنا و تو سرگرم حضور
بی تو عالم همه ماتم گده تا نفخۀ صور
خاک بیزان بسر اندر سر نعش تو بنات
اشگریزان به بر از سوک تو شعرای عبور
ز تماشای تجلای تو مدهوش کلیم
ایسرت سرّ انا الله و سنان نخلۀ طور
دیده ها گو همه دریا شو و دریا همه خون
که پس از قتل تو منسوخ شد آئین سرور
شمع انجم همه گو اشک عزاباش و بریز
بهر ماتم زده کاشانه چه ظلمات و چه نور
پای در سلسله سجاد و بسر تاج یزید
خاک عالم بسر افسر و دیهیم و قصور
دیر ترسا و سر سبط رسول مدنی
آه اگرطعنه بقرآن زند انجیل و زبور
تا جهان شد ؟؟ است که داده است نشان
میزبان خفته بکاخ اندر و مهمان بتنور
سر بی تن که شنیده است بلب آیۀ کهف
یا که دیده است بمشکوه تنور آیۀ نور
جان فدای تو که ؟؟ جانبازی تو
در طف ماریه ؟؟ بشد شور نشور
قدسیان سر بگریبان بحجاب ملکوت
حوریان دست بگیسوی پریشان ز قصور
گوش خضرا عمه بر غلغلۀ دیو و پری
سطح غیرا همه پر ولولۀ وحش وطیور
غرق دریای تحیر ز لب خشک تو نوح
دست حسرت بدل از صبر تو ایوب صبور
مرتضی با دل افروخته لاحول کنان
مصطفی با جگر سوخته حیران و حصور
کوفیان دست بتاراج حرم کرده دراز
آهوان حرم از واهمه در شیون و شور
انبیا محو تماشا و ملایک مبهوت
شمر سرشار تمنا و تو سرگرم حضور
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۴
گوهر بعدی:بخش ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.