هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از عشق و مستی، دیوانگی و هشیاری، و تضادهای ظاهری در زندگی سخن می‌گوید. شاعر از عشق به معشوق و تأثیر آن بر زندگی خود و دیگران می‌گوید و مفاهیمی مانند عرفان، عشق الهی، و انتقاد از ریاکاری را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به مستی و دیوانگی نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای تفسیر صحیح دارد.

غزل شمارهٔ ۵۰

نه همین سودای ابرویت مرا دیوانه ساخت
برهمن از شوق او محراب در بت خانه ساخت

مستی چشم تو را نازم که در دوران او
سبحه را زاهد به می گل کرد و زان پیمانه ساخت

رخنه در آهن فتد از سایه ی مژگان تو
یک نفس آیینه را هم می تواند شانه ساخت

دانه ی بسیار در کارست بهر صید خلق
حق به دست زاهد از آن سبحه را صد دانه ساخت

تا به کی باشم طفیل جغد در ویرانه ها
من که از سنگ حوادث می توانم خانه ساخت

یک نفس هشیار بودن عمر ضایع کردنست
گر نداری باده باید خویش را دیوانه ساخت

فارغ از دریوزه ی می خانه ها گردیده ام
کار عقل و هوش را آن نرگس مستانه ساخت

تا شود روشن که مسکین کشته ی بیداد کیست
گنبد از فانوس باید بر سر پروانه ساخت

آن نگاه آشنا سرمشق فکرم شد، کلیم
آشنایم با هزاران معنی بیگانه ساخت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.