هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از درد و رنج، ناامیدی، صبر و شکیبایی در برابر مشکلات زندگی سخن میگوید. شاعر از دلشکستگی، غم، و ناملایمات روزگار شکایت دارد و احساس میکند که بخت بد همیشه همراه او بوده است. همچنین، اشارهای به تلاش برای کمال در شعر و هنر دارد، اما با وجود این تلاشها، رنج و درد همچنان پابرجاست.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و دلشکستگی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال سنگین باشد.
غزل شمارهٔ ۹۲
پیوسته دل ز قطع امید آرمیده است
راحت درین چمن بر نخل بریده است
صبرم به جستن دل گمگشته رفته است
طفل سرشک در پی رنگ پریده است
با گریه خنده رویم و با ناله گرم خون
باز از شراب غصه دماغم رسیده است
شاد است بخت بد که به مفتم زدست داد
گوئی مرا فروخته یوسف خریده است
بی مزد دست، خار ز پایی نمی کشد
همراهی زمانه بدین جا کشیده است
تا چند نیش عقربی از دخل کج خورم
کسب کمال شعر دلم را گزیده است
رنگین سخن گمان نبری خویش را، کلیم
کز خامه بریده زبان خون چکیده است
راحت درین چمن بر نخل بریده است
صبرم به جستن دل گمگشته رفته است
طفل سرشک در پی رنگ پریده است
با گریه خنده رویم و با ناله گرم خون
باز از شراب غصه دماغم رسیده است
شاد است بخت بد که به مفتم زدست داد
گوئی مرا فروخته یوسف خریده است
بی مزد دست، خار ز پایی نمی کشد
همراهی زمانه بدین جا کشیده است
تا چند نیش عقربی از دخل کج خورم
کسب کمال شعر دلم را گزیده است
رنگین سخن گمان نبری خویش را، کلیم
کز خامه بریده زبان خون چکیده است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.