هوش مصنوعی: این شعر از ناامیدی، بی‌عدالتی و ناپایداری دنیا سخن می‌گوید. شاعر از نابودی امیدها، ظلم زمانه و بی‌ثمر بودن تلاش‌ها می‌نالد. همچنین به مفاهیمی مانند عشق، رنج و پوچی زندگی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر، همچنین نگاه انتقادی به جامعه و بیان ناامیدی، برای درک بهتر نیاز به بلوغ فکری دارد. نوجوانان زیر 16 سال ممکن است در فهم کامل این مضامین دچار مشکل شوند.

غزل شمارهٔ ۲۲۶

چون وقت شد که کشت امیدم برآورد
از خوشه برق حادثه ای سر برآورد

صد گونه انقلاب درین بحر اگر رسد
خس را نمی برد که گهر سر برآورد

صد گلبن امید من از ریشه کند چرخ
وز پای من نکرد که خاری برآورد

شد پیر زال دهر و ز زادن نمی فتد
این فتنه زای چند ز بد بدتر آورد

سربازی آن حریف تواند که همچو شمع
تا سر بباد داد سر دیگر آورد

در آب و خاک زاهد دل مرده فیض نیست
آب و گل وجود گر از کوثر آورد

در خانه دل ار نگرفتست آتشی
بیهوده چون پناه بچشم تر آورد

از دستگیر امید بریدم چو آن نهال
کش باغبان ز بی بری از پا در آورد

گر می رود کلیم بمیخانه عیب نیست
آئینه ضمیر بروشنگر آورد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.