هوش مصنوعی: این متن شعری است که مضامین مختلفی مانند صبر، تقدیر، عشق، ناامیدی، و بینش معنوی را در بر می‌گیرد. شاعر از ناپایداری دنیا، سنگینی بخت، و اهمیت صبر و خاموشی سخن می‌گوید. همچنین، به عشق و حیرت در برابر زیبایی معشوق اشاره دارد و تأکید می‌کند که بینش واقعی نیازمند چشم‌پوشی از ظواهر است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴۹

خصم گو ایمن نشین گر دست ما بالا شود
تیشه بر پا می زنیم آندم که دست از ما شود

غنچه دلتنگیم یارب که هرگز نشکفد
جای غم پیدا شود گاهی که خاطر وا شود

صبر را خاصیت عمرست گوئی کاین متاع
چون زکس گم شد نمی باید دگر پیدا شود

بخت سنگین دل طلسمی بسته کز تأثیر آن
باده دایم در شکست شیشه ام خارا شود

گنج مطلب نیست گر دیوانه شد ویرانه جوی
بهر کامی نیست گر دل مایل دنیا شود

دیده ام چیزی نمی چیند بغیر از نقش دوست
گر بطوبی بنگرد حیران آن بالا شود

رشته طول امل را گر تو کوته می کنی
جهد کن تا نارسا زاندیشه فردا شود

این نمک دارد که خون از دل گدائی می کند
دیده ام کو عارش از همچشمی دریا شود

چشم پوشیدن زنیک و بد کمال بینش است
دیده تا بینا شود باید که نابینا شود

کسب خاموشی کلیم از کاملی کن زینهار
باید استادت درین فن صورت دیبا شود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.