هوش مصنوعی: این متن شعری از سعدی است که به زیبایی‌های طبیعت و عشق اشاره دارد. شاعر از بوی گل و آواز پرندگان، زیبایی‌های بهار و خزان، و عشق به معشوق سخن می‌گوید. او تأکید می‌کند که هر جا معشوق باشد، آنجا بهترین مکان برای تفرج است. همچنین، شاعر از نگاه دیگران به زیبایی‌ها و تفاوت آن با نگاه خودش صحبت می‌کند و بیان می‌کند که عشق واقعی تنها در قلب کسانی جای می‌گیرد که توانایی درک آن را دارند.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و اصطلاحات ادبی قدیمی ممکن است برای نوجوانان چالش‌برانگیز باشد، اما برای افراد بالای 15 سال که با ادبیات کلاسیک آشنا هستند، جذاب و قابل فهم خواهد بود.

غزل ۴۴

بوی گل و بانگ مرغ برخاست
هنگام نشاط و روز صحراست

فراش خزان ورق بیفشاند
نقاش صبا چمن بیاراست

ما را سر باغ و بوستان نیست
هر جا که تویی تفرج آن جاست

گویند نظر به روی خوبان
نهیست نه این نظر که ما راست

در روی تو سر صنع بی چون
چون آب در آبگینه پیداست

چشم چپ خویشتن برآرم
تا چشم نبیندت به جز راست

هر آدمیی که مهر مهرت
در وی نگرفت سنگ خاراست

روزی تر و خشک من بسوزد
آتش که به زیر دیگ سوداست

نالیدن بی‌حساب سعدی
گویند خلاف رای داناست

از ورطه ی ما خبر ندارد
آسوده که بر کنار دریاست
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۴۳
گوهر بعدی:غزل ۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.