هوش مصنوعی: این متن به موضوعات عشق، صبر در عشق، تفاوت بین عشق واقعی و نفس‌پرستی، و وفاداری به معشوق می‌پردازد. شاعر تأکید می‌کند که عشق واقعی نیازمند تحمل رنج‌هاست و تنها کسانی که در آتش عشق می‌سوزند، معنای واقعی آن را درک می‌کنند. همچنین، او به تفاوت بین انسان‌های واقعی و کسانی که تنها به شهوات خود می‌پردازند، اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند تحمل رنج در عشق و تفاوت بین عشق و شهوت نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد.

غزل ۶۶

هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظر است
عشقبازی دگر و نفس پرستی دگر است

نه هر آن چشم که بینند سیاه است و سپید
یا سپیدی ز سیاهی بشناسد بصر است

هر که در آتش عشقش نبود طاقت سوز
گو به نزدیک مرو کآفت پروانه پر است

گر من از دوست بنالم نفسم صادق نیست
خبر از دوست ندارد که ز خود با خبر است

آدمی صورت اگر دفع کند شهوت نفس
آدمی خوی شود ور نه همان جانور است

شربت از دست دلارام چه شیرین و چه تلخ
بده ای دوست که مستسقی از آن تشنه‌تر است

من خود از عشق لبت فهم سخن می‌نکنم
هرچ از آن تلخترم گر تو بگویی شکر است

ور به تیغم بزنی با تو مرا خصمی نیست
خصم آنم که میان من و تیغت سپر است

من از این بند نخواهم به در آمد همه عمر
بند پایی که به دست تو بود تاج سر است

دست سعدی به جفا نگسلد از دامن دوست
ترک لؤلؤ نتوان گفت که دریا خطر است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۶۵
گوهر بعدی:غزل ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.