هوش مصنوعی: این متن شعری از سعدی است که در آن به موضوع عشق و عاشقی پرداخته شده است. شاعر بیان می‌کند که عشق حقیقی تنها به یک شخص تعلق دارد و هر کس که ادعا کند از حقیقت عشق خبر دارد، دروغ می‌گوید. او همچنین تأکید می‌کند که عاشق واقعی از خطر نمی‌هراسد و حتی بهشت را نیز بدون معشوق نمی‌پذیرد. شاعر از عشق خود به معشوق سخن می‌گوید و از کسانی که او را به خاطر عاشقی سرزنش می‌کنند، انتقاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق حقیقی و انتقاد از عیب‌جویان ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل ۱۶۸

کس این کند که دل از یار خویش بردارد
مگر کسی که دل از سنگ سخت تر دارد

که گفت من خبری دارم از حقیقت عشق
دروغ گفت گر از خویشتن خبر دارد

اگر نظر به دو عالم کند حرامش باد
که از صفای درون با یکی نظر دارد

هلاک ما به بیابان عشق خواهد بود
کجاست مرد که با ما سر سفر دارد

گر از مقابله شیر آید از عقب شمشیر
نه عاشقست که اندیشه از خطر دارد

و گر بهشت مصور کنند عارف را
به غیر دوست نشاید که دیده بردارد

از آن متاع که در پای دوستان ریزند
مرا سریست ندانم که او چه سر دارد

دریغ پای که بر خاک می‌نهد معشوق
چرا نه بر سر و بر چشم ما گذر دارد

عوام عیب کنندم که عاشقی همه عمر
کدام عیب که سعدی خود این هنر دارد

نظر به روی تو انداختن حرامش باد
که جز تو در همه عالم کسی دگر دارد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۶۷
گوهر بعدی:غزل ۱۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.