هوش مصنوعی: این متن بیانگر نگرش فلسفی و عرفانی به زندگی و روابط انسانی است. شاعر از بی‌تفاوتی دیگران نسبت به مشکلات و رنج‌های خود سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که افراد قدرتمند و خوشبخت، دغدغه‌ای برای درد و رنج دیگران ندارند. همچنین، او به پذیرش تقدیر و قضا و قدر و بی‌اعتنایی به جفا و سختی‌ها اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند پذیرش تقدیر و جفا ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز یا نامفهوم باشد.

غزل ۱۶۹

تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد
اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد

تو را که هر چه مرادست می‌رود از پیش
ز بی مرادی امثال ما چه غم دارد

تو پادشاهی گر چشم پاسبان همه شب
به خواب درنرود پادشا چه غم دارد

خطاست این که دل دوستان بیازاری
ولیک قاتل عمد از خطا چه غم دارد

امیر خوبان آخر گدای خیل توایم
جواب ده که امیر از گدا چه غم دارد

بکی العذول علی ماجری لاجفانی
رفیق غافل از این ماجرا چه غم دارد

هزار دشمن اگر در قفاست عارف را
چو روی خوب تو دید از قفا چه غم دارد

قضا به تلخی و شیرینی ای پسر رفتست
تو گر ترش بنشینی قضا چه غم دارد

بلای عشق عظیمست لاابالی را
چو دل به مرگ نهاد از بلا چه غم دارد

جفا و هر چه توانی بکن که سعدی را
که ترک خویش گرفت از جفا چه غم دارد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۶۸
گوهر بعدی:غزل ۱۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.