هوش مصنوعی: این شعر از سعدی، زیبایی و جذابیت یک شخصیت یا پدیده‌ی خیالی یا واقعی را توصیف می‌کند که مانند ماه، حور عین، یا آفتاب می‌گذرد و همه را مجذوب خود می‌کند. شاعر از عشق، زیبایی، و گذر زمان سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که چنین زیبایی و جذابیتی نادر و ارزشمند است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیده‌ی ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل ۱۷۹

کیست آن ماه منور که چنین می‌گذرد
تشنه جان می‌دهد و ماء معین می‌گذرد

سرو اگر نیز تحول کند از جای به جای
نتوان گفت که زیباتر از این می‌گذرد

حور عین می‌گذرد در نظر سوختگان
یا مه چارده یا لعبت چین می‌گذرد

کام از او کس نگرفتست مگر باد بهار
که بر آن زلف و بناگوش و جبین می‌گذرد

مردم زیر زمین رفتن او پندارند
کآفتابست که بر اوج برین می‌گذرد

پای گو بر سر عاشق نه و بر دیده دوست
حیف باشد که چنین کس به زمین می‌گذرد

هر که در شهر دلی دارد و دینی دارد
گو حذر کن که هلاک دل و دین می‌گذرد

از خیال آمدن و رفتنش اندر دل و چشم
با گمان افتم و گر خود به یقین می‌گذرد

گر کند روی به ما یا نکند حکم او راست
پادشاهیست که بر ملک یمین می‌گذرد

سعدیا گوشه نشینی کن و شاهدبازی
شاهد آنست که بر گوشه نشین می‌گذرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۷۸
گوهر بعدی:غزل ۱۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.