هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از زیبایی‌های طبیعت و عشق سخن می‌گوید. او از باد، شکوفه‌های بادام، گل‌ها و بلبل‌ها یاد می‌کند و احساسات خود را نسبت به معشوق بیان می‌کند. شاعر همچنین از شیرینی و جذابیت معشوق و تأثیرات عشق بر زندگی خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان زیر 15 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق و فراق نیاز به بلوغ ذهنی و تجربه بیشتری دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل ۱۸۱

باد آمد و بوی عنبر آورد
بادام شکوفه بر سر آورد

شاخ گل از اضطراب بلبل
با آن همه خار سر درآورد

تا پای مبارکش ببوسم
قاصد که پیام دلبر آورد

ما نامه بدو سپرده بودیم
او نافه مشک اذفر آورد

هرگز نشنیده‌ام که بادی
بوی گلی از تو خوشتر آورد

کس مثل تو خوبروی فرزند
نشنید که هیچ مادر آورد

بیچاره کسی که در فراقت
روزی به نماز دیگر آورد

سعدی دل روشنت صدف وار
هر قطره که خورد گوهر آورد

شیرینی دختران طبعت
شور از متمیزان برآورد

شاید که کند به زنده در گور
در عهد تو هر که دختر آورد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۸۰
گوهر بعدی:غزل ۱۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.