هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از سعدی بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و درد هجران است. شاعر از عشق بی‌پاسخ و دوری از معشوق سخن می‌گوید و با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند سرو، آسمان، و دریا، احساسات خود را به تصویر می‌کشد. او از تلاش‌های بی‌ثمر و آرزوهای برآورده‌نشده می‌گوید و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که رسیدن به وصال معشوق کاری دشوار و تقریباً غیرممکن است.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی دارد که معمولاً در سنین بالاتر شکل می‌گیرد.

غزل ۱۸۹

آه اگر دست دل من به تمنا نرسد
یا دل از چنبر عشق تو به من وانرسد

غم هجران به سویت‌تر از این قسمت کن
کاین همه درد به جان من تنها نرسد

سروبالای منا گر به چمن برگذری
سرو بالای تو را سرو به بالا نرسد

چون تویی را چو منی در نظر آید هیهات
که قیامت رسد این رشته به هم یا نرسد

ز آسمان بگذرم ار بر منت افتد نظری
ذره تا مهر نبیند به ثریا نرسد

بر سر خوان لبت دست چو من درویشی
به گدایی رسد آخر چو به یغما نرسد

ابر چشمانم اگر قطره چنین خواهد ریخت
بوالعجب دارم اگر سیل به دریا نرسد

هجر بپسندم اگر وصل میسر نشود
خار بردارم اگر دست به خرما نرسد

سعدیا کنگره وصل بلندست و هر آنک
پای بر سر ننهد دست وی آن جا نرسد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۸۸
گوهر بعدی:غزل ۱۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.