۴۱۱ بار خوانده شده

غزل ۲۲۰

دلم خیال تو را رهنمای می‌داند
جز این طریق ندانم خدای می‌داند

ز درد روبه عشقت چو شیر می‌نالم
اگر چه همچو سگم هرزه لای می‌داند

ز فرقت تو نمی‌دانم ایچ لذت عمر
به چشم‌های کش دلربای می‌داند

بسی بگشت و غمت در دلم مقام گرفت
کجا رود که هم آن جای جای می‌داند

به حال سعدی بیچاره قهقهه چه زنی
که چاره در غم تو های های می‌داند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۱۹
گوهر بعدی:غزل ۲۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.