هوش مصنوعی: این شعر سعدی بیانگر درد و رنج عاشقی است که از بی‌توجهی معشوق خود رنج می‌برد. شاعر از بی‌صبری و ناراحتی خود از دوری معشوق و بی‌تفاوتی او سخن می‌گوید و از این که معشوق به رنج او توجهی ندارد، شکایت می‌کند. او از صبر و تحمل خود در برابر این رنج‌ها می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، مفاهیم مربوط به رنج عشق و صبر در برابر مشکلات نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌های زندگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل ۲۲۷

آخر ای سنگدل سیم زنخدان تا چند
تو ز ما فارغ و ما از تو پریشان تا چند

خار در پای گل از دور به حسرت دیدن
تشنه بازآمدن از چشمه حیوان تا چند

گوش در گفتن شیرین تو واله تا کی
چشم در منظر مطبوع تو حیران تا چند

بیم آنست دمادم که برآرم فریاد
صبر پیدا و جگر خوردن پنهان تا چند

تو سر ناز برآری ز گریبان هر روز
ما ز جورت سر فکرت به گریبان تا چند

رنگ دستت نه به حناست که خون دل ماست
خوردن خون دل خلق به دستان تا چند

سعدی از دست تو از پای درآید روزی
طاقت بار ستم تا کی و هجران تا چند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۲۶
گوهر بعدی:غزل ۲۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.