هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق، فداکاری، و زیبایی سخن می‌گوید. او از سختی‌های راه عشق و جفاهایی که در این مسیر متحمل می‌شود، صحبت می‌کند. همچنین، شاعر به ستایش معشوق و زیبایی‌های او می‌پردازد و بیان می‌کند که هیچ چیز به پای عشق و زیبایی معشوق نمی‌رسد. در نهایت، شاعر خود را فدای معشوق می‌کند و اعلام می‌کند که حاضر است هر کاری برای او انجام دهد.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عشق، فداکاری، و زیبایی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا به درستی درک شود.

غزل ۲۵۳

به بوی آن که شبی در حرم بیاسایند
هزار بادیه سهلست اگر بپیمایند

طریق عشق جفا بردن است و جانبازی
دگر چه چاره که با زورمند برنایند

اگر به بام برآید ستاره پیشانی
چو ماه عید به انگشت‌هاش بنمایند

در گریز نبسته‌ست لیکن از نظرش
کجا روند اسیران که بند بر پایند

ز خون عزیزترم نیست مایه‌ای در تن
فدای دست عزیزان اگر بیالایند

مگر به خیل تو با دوستان نپیوندند
مگر به شهر تو بر عاشقان نبخشایند

فدای جان تو گر جان من طمع داری
غلام حلقه به گوش آن کند که فرمایند

هزار سرو خرامان به راستی نرسد
به قامت تو و گر سر بر آسمان سایند

حدیث حسن تو و داستان عشق مرا
هزار لیلی و مجنون بر آن نیفزایند

مثال سعدی عود است تا نسوزانی
جماعت از نفسش دم به دم نیاسایند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۵۲
گوهر بعدی:غزل ۲۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.