۲۳۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰ - در منقبت حضرت ابوالامه علی بن ابیطالب علیه السلام

چون در چمن چمان شد، آن شوخ سرو قامت
در هر قدم به پا کرد هنگامه ی قیامت

از آب و رنگ رخسار، بر آبروی گلزار
بازار سرو به شکست، قدّش زاستقامت

تو خون خلقی نوشی ای شیخ و ما می ناب
انصاف ده از این دو، شاید که را ملامت

در خاکدان گیتی، بی عشق هر که سر کرد
خواهد به خاک رفتن، با حسرت و ندامت

فانی است هر چه بینی در این سرای خاکی
جز نام نیک عشاق که او راست استدامت

به شکست ساغر دل، لعل لبت به فرما
کز بوسه ای برآید، از عهده ی غرامت

ای محرمان حضرت، با پادشه بگوئید
تیمار خستگان است، سرمایه ی سلامت

منعم اگر نپرسد، از حال بینوایان
پرسند و باز ماند، در عرصه ی قیامت

در ری شده است ما را، بی دوست کار مشکل
نی مانده پای رفتن نی طاقت اقامت

مهر علی است جنت، قهر علی است دوزخ
حُب علی است میزان در عرصه ی قیامت

از پا «محیط» افتاد، از دست برد ایام
دست بگیر زالطاف، ای منبع کرامت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹ - موشح به منقبت شاه ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱ - در مدح سیّد صادق طباطبایی فرماید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.