هوش مصنوعی:
این متن به زیبایی و رمزآلودگی عالم غیب و تأثیر آن بر زندگی انسانها میپردازد. با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند جنت فردوس، اختر، ملک و شکرپاره، شاعر بیان میکند که هر لحظه از عالم غیب چیزی به زندگی انسانها وارد میشود که ممکن است شادی یا غم به همراه داشته باشد. همچنین، اشارهای به گذر زمان و خدمت به دیگران دارد و تأکید میکند که هر نفسی که میرود، نفسی دیگر جایگزین میشود. در پایان، شاعر از لشکر سلطان غم سخن میگوید که به طور مداوم در حال پیشروی است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از زبان شاعرانه و نمادین ممکن است برای مخاطبان جوانتر چالشبرانگیز باشد.
غزل ۲۹۱
آنک از جنت فردوس یکی میآید
اختری میگذرد یا ملکی میآید
هر شکرپاره که در میرسد از عالم غیب
بر دل ریش عزیزان نمکی میآید
تا مگر یافته گردد نفسی خدمت او
نفسی میرود از عمر و یکی میآید
سعدیا لشکر سلطان غمش ملک وجود
هم بگیرد که دمادم یزکی میآید
اختری میگذرد یا ملکی میآید
هر شکرپاره که در میرسد از عالم غیب
بر دل ریش عزیزان نمکی میآید
تا مگر یافته گردد نفسی خدمت او
نفسی میرود از عمر و یکی میآید
سعدیا لشکر سلطان غمش ملک وجود
هم بگیرد که دمادم یزکی میآید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۲۹۰
گوهر بعدی:غزل ۲۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.