۱۵۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۹

چمن شکفت و نسیمی ز هر گلی برخاست
ز هر نهال گلی بانگ بلبلی برخاست

نسیم صبح، دلاویز و مشگبیز آمد
مگر ز سلسله ی جعد کاکلی برخاست

کشیدم از غم زلف تو در چمن آهی
چو پیش شاخ گلی جعد سنبلی برخاست

تو آن رمیده غزالی که هر قدم زین راه
بجستجوی تو صاحب توکلی برخاست

غلام همت آن عاشق سبک سیرم
که از سر دو جهان بی تأملی برخاست

بهر چمن که فغانی رسید ناله کنان
ز بلبلان چمن شور و غلغلی برخاست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.