هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از مفاهیمی مانند عشق، می، ساقی، و جلوهگری معشوق سخن میگوید. شاعر از دیدن چهرهی مقصود در آینهی جام، بخشش گناهان توسط پیر خرابات، و تأثیر عشق در زندگی انسان میسراید. همچنین، از لطف و وجود معشوق و مستی ناشی از شراب عشق یاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، اشارههای غیرمستقیم به مصرف شراب و مستی نیازمند درک ادبی و فرهنگی مناسب است.
شمارهٔ ۲۴۷
بیا که ساقی ما بی نقاب جلوه نمود
ببین در آینه ی جام چهره ی مقصود
سزد که پیر خرابات جرم ما بخشد
به آب چشم صراحی و سوز سینه ی عود
ز هر دری که درآید همای دولت عشق
نشان بخت بلندست و طالع مسعود
دلی که بی خبر از اصل جوهر نظرست
اگر در آینه ی جان کند نظاره چه سود
تو آن گلی که جهانی درین چمن هر دم
نسیم لطف تو می آرد از عدم به وجود
ازین شراب که لعلت بمی پرستان داد
بیکدو ساغر دیگر نهند سر بسجود
خوش آنکه مست بخاک درت سپارم جان
نهاده در قدمت چهره ی غبارآلود
ز خیل فتنه چو خیزد غزال مشکینی
شکار غمزه ی صید افگن تو خواهد بود
فغانی از نظر یار همچو نرگس مست
شبی نرفت که بی ساغر طرب نغنود
ببین در آینه ی جام چهره ی مقصود
سزد که پیر خرابات جرم ما بخشد
به آب چشم صراحی و سوز سینه ی عود
ز هر دری که درآید همای دولت عشق
نشان بخت بلندست و طالع مسعود
دلی که بی خبر از اصل جوهر نظرست
اگر در آینه ی جان کند نظاره چه سود
تو آن گلی که جهانی درین چمن هر دم
نسیم لطف تو می آرد از عدم به وجود
ازین شراب که لعلت بمی پرستان داد
بیکدو ساغر دیگر نهند سر بسجود
خوش آنکه مست بخاک درت سپارم جان
نهاده در قدمت چهره ی غبارآلود
ز خیل فتنه چو خیزد غزال مشکینی
شکار غمزه ی صید افگن تو خواهد بود
فغانی از نظر یار همچو نرگس مست
شبی نرفت که بی ساغر طرب نغنود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.