هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از تجربیات خود در میخانه و مستی سخن میگوید. او از غم و دلسپردگی به ساقی، از اشک و شراب، و از رنجهای پنهان خود میگوید. همچنین، به مقاومت در برابر بادهای حوادث و زخمهای زندگی اشاره میکند. در نهایت، از پاک کردن نقش خودی از صفحهی خاطر سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و غمانگیز است و از استعارههایی مانند شراب و مستی استفاده کرده که ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب یا نامفهوم باشد. همچنین، برخی مضامین مانند رنج و اندوه نیاز به درک و بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۴۲۰
ما نقد جان بگوشه ی میخانه برده ایم
دل را بچشم و غمزه ی ساقی سپرده ایم
چون در حریم میکده مستان نوا کنند
ما هم برآوریم صدایی نمرده ایم
در اشک ما مبین بحقارت که این شراب
از پرده های دیده ی روشن فشرده ایم
پیکان آبدار ز تیر و کمان چرخ
دلخواه تر ز قطره ی باران شمرده ایم
از بسکه خورده ایم فرو آتش نهان
مردم گمان برند که آبی فسرده ایم
ما آن درخت بادیه خیزیم ای صبا
کز تندباد حادثه صد زخم خورده ایم
صدره باشک گرم فغانی و برق آه
نقش خودی ز صفحه ی خاطر سترده ایم
دل را بچشم و غمزه ی ساقی سپرده ایم
چون در حریم میکده مستان نوا کنند
ما هم برآوریم صدایی نمرده ایم
در اشک ما مبین بحقارت که این شراب
از پرده های دیده ی روشن فشرده ایم
پیکان آبدار ز تیر و کمان چرخ
دلخواه تر ز قطره ی باران شمرده ایم
از بسکه خورده ایم فرو آتش نهان
مردم گمان برند که آبی فسرده ایم
ما آن درخت بادیه خیزیم ای صبا
کز تندباد حادثه صد زخم خورده ایم
صدره باشک گرم فغانی و برق آه
نقش خودی ز صفحه ی خاطر سترده ایم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.