هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و مستی خود سخن می‌گوید و بیان می‌کند که از قضاوت دیگران فارغ است. او از تظاهر و ریا دوری کرده و تنها به معشوق خود توجه دارد. شاعر از عشق به معشوق خود می‌گوید و بیان می‌کند که این عشق باعث رهایی او از غم‌های جهان شده است.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رهایی از غم و قضاوت دیگران نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل ۳۶۶

گو خلق بدانند که من عاشق و مستم
آوازه درست است که من توبه شکستم

گر دشمنم ایذا کند و دوست ملامت
من فارغم از هر چه بگویند که هستم

ای نفس که مطلوب تو ناموس و ریا بود
از بند تو برخاستم و خوش بنشستم

از روی نگارین تو بیزارم اگر من
تا روی تو دیدم به دگر کس نگرستم

زین پیش برآمیختمی با همه مردم
تا یار بدیدم در اغیار ببستم

ای ساقی از آن پیش که مستم کنی از می
من خود ز نظر در قد و بالای تو مستم

شب‌ها گذرد بر من از اندیشه رویت
تا روز نه من خفته نه همسایه ز دستم

حیف است سخن گفتن با هر کس از آن لب
دشنام به من ده که درودت بفرستم

دیریست که سعدی به دل از عشق تو می‌گفت
این بت نه عجب باشد اگر من بپرستم

بند همه غم‌های جهان بر دل من بود
در بند تو افتادم و از جمله برستم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۳۶۵
گوهر بعدی:غزل ۳۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.