هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، با زبانی شیرین و پر از استعاره، به توصیف عشق و دلدادگی می‌پردازد. شاعر از معشوق خود با عباراتی پر از لطافت و نازک‌بینی یاد می‌کند و درد هجران و اشتیاق وصال را بیان می‌نماید. همچنین، اشاراتی به رقابت و جفای رقیبان و تأثیر معشوق بر جان شاعر دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۵۳۵

ای حدیثت شکر ناب چه شیرین سخنی
که بشیرینی گفتار شکر می شکنی

می توان دید زلطف بدنت جوهر جان
جان من باد فدای تو چه نازک بدنی

چاک زد پیرهن از رشک قبای تو چو گل
هر سهی قد که علم بود بگلپیرهنی

جان من یکنفس از ذکر لبت غافل نیست
هم تویی واقف اینحال که در جان منی

می شوی یار رقیبان جفا کار مدام
فتنه در انجمن اهل وفا می فگنی

می کشد غصه ی هجرم چه دهی مژده ی وصل
این بشارت بکسی ده که بود زیستنی

آه جانسوز، فغانی ز دل گرم مکش
دم نگهدار که بر جان خود آتش نزنی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.