هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و فراق یار خود سخن می‌گوید و بیان می‌کند که با وجود درد و رنج ناشی از دوری، همچنان امیدوار است و عشق خود را حفظ کرده است. او از روزگار و گردش زمان شکایت دارد، اما در دلش غم یار را نگه می‌دارد و به یاد اوست. شاعر همچنین اشاره می‌کند که با وجود دشنام‌های یار، همچنان به او عشق می‌ورزد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل ۳۹۰

نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم

هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم

در دل غم تو کنم خزینه
گر یک دل و گر هزار دارم

این خسته دلم چو موی باریک
از زلف تو یادگار دارم

من کانده تو کشیده باشم
اندوه زمانه خوار دارم

در آب دو دیده از تو غرقم
و امید لب و کنار دارم

دل بردی و تن زدی همین بود
من با تو بسی شمار دارم

دشنام همی‌دهی به سعدی
من با دو لب تو کار دارم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۳۸۹
گوهر بعدی:غزل ۳۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.