۱۹۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۴ - در مدح فخرالملک

سلامی نجوم سما زو منور
سلامی نسیم صبا زو معنبر

سلامی چو ارواح قدسی یکایک
سلامی چو اجسام علوی سراسر

سلامی بسبع الثمانی مؤکد
سلامی ز سبع السماوات برتر

سلاکی در او رونق حسن مدغم
سلامی در او قوه عشق مضمر

سلامی حروفش ز عقل مجرد
سلامی وجودش ز نفس سخنور

سلامی همه نزهت خلد اعلی
سلامی همه صفوة آب کوثر

سلامی همه شوق چون یاد جانان
سلامی همه لطف چون لعل و گوهر

سلامی شتابنده چون چرخ اعظم
سلامی فروزنده چون نجم ازهر

ز من بنده بر حضرت دین پناهی
که هستندش افلاک انجم مسخر

سپهر سخا، صاحب دین و دنیا
جهان سخن، صاحب کلک و دفتر

پناه هدی مجد الدین آنکه کلکش
نهالیست در باغ دین سایه گستر

زهی آفتاب سپهر سخن را
سر کلک دولت پناه تو خاور

زهی بار و برگ درخت معانی
ز باران الفاظ تو درّ و گوهر

زهی سر حزم تو پیرامن دین
شده ناقض صیت سد سکندر

زهی آب قندیل طبع لطیفم
ز جان روغن مدحت آورده برسد

بر افروخته شعله خاطرم زو
چو ماه در افشان و خورشید انور

فلک رفعتا زآنکه حال رهی را
درینوقت مدح و غزل نیست در خور

من بنده گفتم سلامی رساند
رکاب همایونت را صدر کشور
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳ - در مدح فخرالملک
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵ - در مدح جمال الدین محمد یحیی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.