هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و علاقه‌ی بی‌حد خود به معشوق سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که حتی اگر به کام دل نرسد، تنها دیدن معشوق از دور برایش کافی است. شاعر از تشویش‌ها و بارهای فراق می‌گوید و اعلام می‌کند که هرگز به فکر انتقام نیست، حتی اگر مورد ظلم قرار گیرد. او حاضر است هر شرایطی را بپذیرد و حتی اگر بوسه‌ای از معشوق حرام باشد، آن را بر خود حلال می‌داند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند پذیرش ظلم و حرام و حلال نیاز به بلوغ فکری و درک بالاتری دارد.

غزل ۳۹۶

من این طمع نکنم کز تو کام برگیرم
مگر ببینمت از دور و گام برگیرم

من این خیال نبندم که دانه‌ای به مراد
میان این همه تشویش دام برگیرم

ستاده‌ام به غلامی گرم قبول کنی
و گر نخواهی کفش غلام برگیرم

مرا ز دست تو گر منصفی و گر ظالم
گریز نیست که دل زین مقام برگیرم

ز فکرهای پریشان و بارهای فراق
که بر دل است ندانم کدام برگیرم

گرم هزار تعنت کنی و طعنه زنی
من آن نیم که ره انتقام برگیرم

گرم جواز نباشد به بارگاه قبول
و گر مجال نباشد که کام برگیرم

از این قدر نگریزم که بوسی از دهنت
اگر حلال نباشد حرام برگیرم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۳۹۵
گوهر بعدی:غزل ۳۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.