هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساس شادی و شگفتی خود در مواجهه با زیبایی و محبوبیت معشوق سخن می‌گوید. او از دیدن جمال یار و زیبایی‌های طبیعت به وجد آمده و خود را خوش‌بخت می‌داند. شاعر از این که توانسته به چنین لذت‌هایی دست یابد، شگفت‌زده است و این را نتیجه طاعت و فرمانبرداری خود می‌داند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد تا بتواند به درستی درک شود.

غزل ۴۲۵

منم یا رب در این دولت که روی یار می‌بینم
فراز سرو سیمینش گلی بر بار می‌بینم

مگر طوبی برآمد در سرابستان جان من
که بر هر شعبه‌ای مرغی شکرگفتار می‌بینم

مگر دنیا سر آمد کاین چنین آزاد در جنت
می بی درد می‌نوشم گل بی خار می‌بینم

عجب دارم ز بخت خویش و هر دم در گمان افتم
که مستم یا به خوابم یا جمال یار می‌بینم

زمین بوسیده‌ام بسیار و خدمت کرده تا اکنون
لب معشوق می‌بوسم رخ دلدار می‌بینم

چه طاعت کرده‌ام گویی که این پاداش می‌یابم
چه فرمان برده‌ام گویی که این مقدار می‌بینم

تویی یارا که خواب آلود بر من تاختن کردی
منم یا رب که بخت خود چنین بیدار می‌بینم

چو خلوت با میان آمد نخواهم شمع کاشانه
تمنای بهشتم نیست چون دیدار می‌بینم

کدام آلاله می‌بویم که مغزم عنبرآگین شد
چه ریحان دسته بندم چون جهان گلزار می‌بینم

ز گردون نعره می‌آید که اینت بوالعجب کاری
که سعدی را ز روی دوست برخوردار می‌بینم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۴۲۴
گوهر بعدی:غزل ۴۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.