هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و وابستگی شدید خود به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که حتی اگر دیگران او را ملامت کنند یا نصیحت کنند، باز هم نمی‌تواند از عشق خود دست بکشد. او از بی‌وفایی معشوق نیز گلایه می‌کند و می‌گوید که حتی در خواب هم از او دور نیست.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند بی‌وفایی و وابستگی شدید عاطفی نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری برای درک کامل دارند.

غزل ۴۲۷

من از اینجا به ملامت نروم
که من اینجا به امیدی گروم

گر به عقلم سخنی می‌گویند
بیم آن است که دیوانه شوم

گوش دل رفته به آواز سماع
نتوانم که نصیحت شنوم

همه گو باد ببر خرمن عمر
دو جهان بی تو نیرزد دو جوم

دوستان عیب و ملامت مکنید
کانچه خود کاشته باشم دروم

من بیچاره گردن به کمند
چه کنم گر به رکابش نروم

سعدیا گفت به خوابم بینی
بی‌وفا یارم اگر می‌غنوم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۴۲۶
گوهر بعدی:غزل ۴۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.